یادتون میاد ...، این چیه این چی چیه؟ کفش نهرین بچه ها, شما هم میخواین؟ بـــــله..
یادتون میاد ... سریال آیینه ، دو قسمتی بود اول زن و شوهر ها بد بودند و خیلی دعوا میکردند بعد قسمت دوم : زندگی شیرین می شود بود و همه قربون صدقه هم می رفتند. یه قسمتی بود که زن و شوهر ازدواج کرده بودند همه براشون ساعت دیواری اورده بودند. بعد قسمت زندگی شیرین میشود جواد خدایاری و مهین شهابی برای زوج جوان چایی و قند و شک…ر بردند همه از حسن سلیقه این دو نفر انگشت به دهان موندند و ما باید نتیجه میگرفتیم که چایی بهترین هدیه عروسی می تونه باشه.

 

یادتون میاد : ستاره آی ستاره پولک ابر پاره، به من بگو وقتی که خواب نبودی بابامو تو ندیدی؟
دیدمش از اونجا رفت اون بالا بالاها رفت بالا پیش خدا رفت
خدا که مهربونه پیش بابام میمونه
گریه نمیکنم من که شاد نباشه دشمن
یادتون میاد ... چرخ فلکی که چرخو فلکش رو میاورد 4 تا جا بیشتر نداشت و با دست میچرخوندش.

یادتون میاد ... ، همیشه کفش پاشنه بلندای مامان مون رو می پوشیدیم و احساس بزرگی بهمون دست میداد.

یادتون میاد ... چکمه پلاستیکی که مامانا از کفش ملی میخریدند پامون میکردند.

یادتون میاد ...، شنیدن آهنگ مدرسه ها وا شده ! اونم صبح اول مهر .


یادتون میاد ...، توی سریال در پناه تو وقتی بابای مریم سیلی آبداری زد به رامین چقدر خوشحال شدیم!

یادتون میاد ..., سریال روزی روزگاری که پخش میشد تیکه کلام رایج بین مردم شده بود “ التماس نکن”

یادتون میاد ... زنگ آخر که می شد کیف و کوله رو مینداختیم رو دوشمون و منتظر بودیم زنگ بخوره تا اولین نفری باشیم که از کلاس میدوه بیرون.

یادتون میاد ...، خانواده آقای هاشمی رو که میخواستن از نیشابور برن کازرون، تو کتاب تعلیمات اجتماعی.

یادتون میاد ... كلاس انشاء كه میشد اگه نوشته بودیم دل تو دلمون نبود معلم صدا بزنه ولی اگه ننوشته بودیم زنگ تفریح دل درد میگرفتیم!

یادتون میاد ... یک مدت از این مداد تراش رو میزی ها مد شده بود هرکی از اونا داشت خیلی با کلاس بود.

یادتون میاد ...، بازی اسم فامیل. میوه:ریواس. غذا:ریواس پلو…..!
یادتون میاد ... دبستان كه بودیم معلم بهداشت یه ساعتایی می اومد با مدادامون لای موهامونو نگاه می كرد.

یادتون میاد ...، دبستان بودیم اول کتاب فارسی نوشته بود امید من به شما دبستانی هاست .

یادتون میاد ...! روی فیلمای عروسی، موقعی که دوماد داشت حلقه رو توی انگشت عروس می کرد؛ آهنگ یه حلقه طلایی معین و می ذاشتن.

یادتون میاد ... : قبل از شروع برنامه یه مجری میومد اولش شعر می خوند بعد هم برنامه ها رو پشت سر هم اعلام می کرد…آخرشم می گفت شما رو به دیدن برنامه ی فلان دعوت می کنم..
یادتون میاد ... تو فیلم سازدهنی مرده با دوچرخه توکوچه ها دور میزدو میخوند:دِریااااااا موجه کا کا.. دِریا موجه.

یادتون میاد ...، تو نیمکت ها باید سه نفری می نشستیم بعد موقع امتحان نفر وسطی باید میرفت زیر میز.

یادتون میاد ...، این آواز مُد شده بود پسرا تو کوچه میخوندن: آآآآآی نسیم سحری صبر کن، مارا با خود ببر از کوچه ها،آآآی…

یادتون میاد ...، سرمونو می گرفتیم جلوی پنکه می گفتیم: آ آ آ آ آ

یادتون میاد ...، مراد برقی عاشق محبوبه بود، وقتی سریال مراد برقی شروع میشد پرنده تو خیابون ها پر نمی‌زد. یادتون میاد ... نوک مداد قرمزای سوسمار نشانُ که زبون میزدی خوش رنگ تر میشد ...